خدیجه گلین مقدم، کارشناس جغرافیا و محیط زیست، درباره بحران فاضلاب کشورهای همسایه خزر گفت: به طور کلی آذربایجان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، هرچه فاضلاب دارند به دریای خزر میریزند. اگرچه حجم آن مشخص نیست. دریاچه خزر یکی از بزرگترین مشکلاتاش همین دریاچه بودن است. عدم دسترسی به آبهای آزاد و زندگی میلیونها انسان در حاشیه آن، باعث آلودگی شدید آن شده است. تعداد بسیار زیادی از ساکنین حاشیه خزر نیز آشنایی با مسائل محیط زیستی ندارند. تمام فاضلابهای شمال ایران هم به دریاچه میرود. آب دریاچه را از سمت ما آزمایش کردند و یکی از میکروبهای یافت شده، میکروبهای مدفوعی انسانی است که بسیار بیماریزا است. ماهیها از این آب تغذیه میکنند.
دریاچه خزر نیز مانند دیگر نقاط آبی کشور حال و روز خوبی ندارد. مسأله
صرفاً خشکی و یا کاهش سطح آب نیست بلکه دریاچه خزر امروز درگیر صاحبانی است
که به سلامت آن توجهی ندارند و لکههای نفتی و فاضلاب، وضعیت بسیار بحرانی
برای این دریاچه ایجاد کرده است.
خدیجه گلین مقدم، کارشناس جغرافیا و محیط زیست، درباره بحران فاضلاب
کشورهای همسایه خزر به «انتخاب» گفت: به طور کلی آذربایجان و دیگر
کشورهای حاشیه خلیج فارس، هرچه فاضلاب دارند به دریای خزر میریزند. اگرچه
حجم آن مشخص نیست. دریاچه خزر یکی از بزرگترین مشکلاتاش همین دریاچه بودن
است. عدم دسترسی به آبهای آزاد و زندگی میلیونها انسان در حاشیه آن، باعث
آلودگی شدید آن شده است. تعداد بسیار زیادی از ساکنین حاشیه خزر نیز
آشنایی با مسائل محیط زیستی ندارند. تمام فاضلابهای شمال ایران هم به
دریاچه میرود. آب دریاچه را از سمت ما آزمایش کردند و یکی از میکروبهای
یافت شده، میکروبهای مدفوعی انسانی است که بسیار بیماریزا است. ماهیها
از این آب تغذیه میکنند.
او افزود: مشکل دیگر شیرابهها هستند.
متأسفانه در شمال ایران با توجه به اینکه در غرب مازندران مسافران زیادی
میآیند، زبالهها در جنگلها دفن میشوند. این زبالهها با باران ترکیب
میشوند و نهایتاً به خزر میریزند. زبالههای بیمارستانی و خانگی هم در این
بین وجود دارد. در سراوان رشت و دالخانی ساری این مشکل را داریم.
وی درباره کاهش سطح آب خزر بیان کرد: راههای تغذیه دریاچه خزر،
بارشهای جوی و رودخانهها هستند. در این سالها حجم بارشها کاهش یافته و
رودخانهها نیز درگیر خشکسالی بودهاند. بر روی رودخانهها نیز سدهاییزده
شده است. رودهایی که از سوی ایران به دریاچه میریزند هم مانند رودخانههای
کشورهای دیگر، در نهایت منتهی به سدها میشوند. 70 درصد آب دریاچه از
ولگا تأمین میشود اما آن هم پر از سد شده است. سدهای بیشتری نیز روی ولگا
در دست احداث شد. اگر به نقشههای هوایی نگاه کنید، در بخش شمالی دریاچه
در حال خشک شدن است. قسمتهای شمالی حدوداً 5 متر آب دارد اما در طرف ایران
عمق بیشتری وجود دارد و خشکیها خیلی کمتر مشاهده میشود.
وی تصریح کرد: سال گذشته کارشناسان گزارشی دادند که روند خشکی خزر، تا
حدود 50 سال دیگر به خشکی کامل نزدیک میشود و بین 9 تا 18 متر آب آن کاهش
مییابد و تنها در سمت ایران تا حدی آب باقی میماند. دریاچه به این بزرگی
با روند فعلی بخار و سدسازی، تبدیل به یک پهنهی کوچکتر آبی لجنی میشود.
گلین مقدم درباره آلودگیهای نفتی خزر گفت: وقتی زمزمهی استخراج نفت از
دریا آغاز شد، روسیه و قزاقستان و آذربایجان در یک پیمان شروع به استخراج
کردند. ایران و ترکمنستان اصلاً در این قاعده قرار نگرفتند. آلودگی نفتی
ناشی از استخراج آذربایجان اینقدر زیاد است که چند سال قبل تا انزلی هم
لکههای نفتی مشاهده شد. استخراج نفت یک بحران جدی برای این دریاچه است.
اگر از خلیج فارس نفتی استخراج میشود، درهر حال این آب یک چرخشی به آبهای
آزاد دارد اما در دریاچه خزر این آب ساکن است. از میان کشورهای همسایه
خزر، ایران بیشتر تحت فشار افکار عمومی برای کارهای محیط زیستی است.
وزارت خارجه و سازمان محیط زیست باید یک برنامهای با دولتهای همسایه خزر
بگذارند تا برای نجات این دریاچه تلاش کنند. باید کنوانسیون تهران تقویت
شود و دولت ایران از سران این کشورها دعوت کند تا فکری به حال آلودگیهای
خزر کنند.
منبع خبر :
https://www.entekhab.ir/