ایران از اواخر اسفند سال ۸۹ و آغاز تنشهای داخلی سوریه به طور مستقیم درگیر موضوع سوریه شد؛ چه در ابتدای کشمکشها میان دولت اسد با مخالفانش و چه از زمانی که داعش به این کشور پا گذاشت و یک دوره وحشتزا و خشن را در سوریه آغاز کرد. شروع درگیریهای سوریه را باید بخشی از جریان بهار عربی دانست که در کشورهای مختلف عربی از حمله مصر، لیبی، تونس و یمن به وجود آمده بود که حسنی مبارک در مصر، قذافی در لیبی و بنعلی در تونس سقوط کردند. ترکیه و حتی آمریکا به شدت تمایل داشتند که بشار اسد هم به سرنوشت آنها دچار شود اما چنین نشد و در ادامه و با ورود داعش اساسا اعتراضات عمومی تغییر ماهیت داد و شاهد جنگهای داخلی در سوریه بودیم.
ایران از
اواخر اسفند سال ۸۹ و آغاز تنشهای داخلی سوریه به طور مستقیم درگیر موضوع
سوریه شد؛ چه در ابتدای کشمکشها میان دولت اسد با مخالفانش و چه از زمانی
که داعش به این کشور پا گذاشت و یک دوره وحشتزا و خشن را در سوریه آغاز
کرد. شروع درگیریهای سوریه را باید بخشی از جریان بهار عربی دانست که در
کشورهای مختلف عربی از حمله مصر، لیبی، تونس و یمن به وجود آمده بود که
حسنی مبارک در مصر، قذافی در لیبی و بنعلی در تونس سقوط کردند. ترکیه و
حتی آمریکا به شدت تمایل داشتند که بشار اسد هم به سرنوشت آنها دچار شود
اما چنین نشد و در ادامه و با ورود داعش اساسا اعتراضات عمومی تغییر ماهیت
داد و شاهد جنگهای داخلی در سوریه بودیم.
ایران اما از یک سو در تضاد نظری و عملی با داعش قرار داشت و ثانیا از
دولت اسد حمایت میکرد زیرا هم وجود داعش را شبیه به یک غده سرطانی در
منطقه میدانست هم آنکه سوریه نقش مهمی برای ایران در موضوع محور مقاومت
داشت؛ چه آنکه اصلیترین راه حمایت از گروههای حماس و حزبالله خاک سوریه
بود. بشار اسد هم یکی از مهمترین متحدان ایران در منطقه به شمار میآمد.
به چنین دلایلی سیاست رسمی ایران حمایت از دولت اسد بود و تا همین تا همین
اواخر که اسد سقوط کرد هم همین سیاست در جریان بود.
فرای کلیات موجود در ماجرای سوریه در بیش از یک دهه اخیر وقتی به
رخدادهای یک سال نخست درگیریهای سوریه نگاه میکنیم، نقش یک چهره
دیپلماتیک ایرانی مورد توجه قرار میگیرد؛ علیاکبر صالحی که در آن زمان
وزیر امور خارجه ایران در دولت دوم محمود احمدینژاد بود. او هم به دلیل
آنکه نخستین فرد سیاست خارجی ایران بود و هم به دلیل حساسیت شخصیاش به
رخدادهای کشورهای عربی سعی میکرد در موضوع سوریه نقشی نسبتا خاص را ایفا
کند.
صالحی در ابتدای شکلگیری بحران سوریه در مارس ۲۰۱۱ که مصادف با اواخر
اسفند سال ۸۹ و سال ۹۰ بود، چند اقدام مهم درباره سوریه انجام داد.
نخستین اقدام او تلاش برای شکلگیری گفتوگو میان مخالفان اسد با
نمایندگان حکومت سوریه بود که در هتل استقلال تهران انجام شد. در این
گفتوگوها ۶۰ تا ۷۰ نفر از مخالفان اسد حضور داشتند. هدف از برگزاری این
گفتوگو رفع مشکلات فیمابین دولت و معارضان بود اما نباید نقشآفرینی
ترکیه در این میان را نادیده گرفت.
بر اساس کتاب «گذری در تاریخ» که خاطرات صالحی در آن آورده شده، در
همان ایام احمد احمد داود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه، به تهران آمد و به سرعت
نزد صالحی رفت و به او گفت: «فقط آمدهام بگویم که در شبهای ماه رمضان و
در نمازهایی که شب خوانده میشود قرار است علیه بشار اسد قیام شود و کشتار
مردم شروع خواهد شد؛ بنابراین پیشنهاد من این است که به بشار اسد بگویید که
کنار برود».
به گفته حسین امیرعبداللهیان که در آن زمان معاون وزارت خارجه بود، هر
زمان که درگیریها در سوریه جدی میشد و هر وقت که اوضاع مخالفان یعنی
گروههای مورد حمایت ترکیه، عراق، قطر، عربستان و آمریکا آشفته میشد، داود
اوغلو گوشی را بر میداشت و به صالحی زنگ میزد و میگفت: «فعلا اوضاع
خیلی خطرناک است. از مسجد فلان درگیریها شروع شده و نیروهای بشار اسد ما
را مورد تعرض قرار دادند. این چه رفتاری است که بشار اسد انجام میدهد؟ شما
به او تذکر دهید. بگویید که متوقف کند که وضع خیلی بد خواهد شد».
داود اوغلو چند بار دیگر هم با صالحی تماس میگیرد و سعی میکند که بر
او فشار آورد تا اسد قدری کوتاه بیاید که یکبار صالحی با عصبانیت به او
میگوید: «تو سه ماه است به من زنگ میزنی و هر بار فقط نام یک مسجد را
میبری و اسم مسجد هم تغییر نمیکند و میگویی که مسجد فلان مورد تهاجم
قرار گرفته است و نیروهای بشار این کار را کردهاند. اقلا یک بار نام این
مسجد را تغییر بده! اگر بشار اسد با مساجد دشمنی داشت، بهترین زمان برای
تخریب آنها زمانی بود که سوریه آرام بود و ایشان هم در اوج قدرت بود».
در زمان وزارت صالحی اما یک اقدام مهم درباره سوریه رخ داد و آن طرح
چهار مادهای برای «حل سیاسی» بحران سوریه بود که در دوره وزارت ظریف هم آن
طرح به روز و بار دیگر مطرح شد.
در دوره صالحی آن طرح به بان کیمون، دبیرکل وقت سازمان ملل و دبیر کل
پیشین یعنی کوفی عنان منتقل شد؛ طرحی که مبتنی بود بر پیشنهاداتی برای حل
مسئله سوریه از طریق سیاسی و نه نظامی.
طرح ۴ ماده ای صالحی چه می گفت؟
کلیات طرح چهار ماده ای عبارت بود از: ۱. گفت و گوهای فراگیر سوری
_سوری جهت تشکیل حکومت وحدت ملی؛ ۲. تعلیق گام به گام درگیری ها و تحقق
اشتی ملی؛ ۳. انتخابات مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید؛ ۴. رفراندوم
قانون اساسی و شکل گیری نهادهای دائمی سوریه
جزئیات طرح چهار ماده ای به شرح زیر است:
بند ۱: اعلام عفو عمومی توسط دولت و آزادی زندانیان سیاسی، صدور
بیانیه گروههای سوری مایل به مشارکت در روند سیاسی مینی بر نفی خشونت، دعوت
دولت از این گروه ها جهت حضور در گفتگوهای ملی، گفتگوهای سوری _سوری در
مکان مورد توافق، تشکیل حکومت وحدت ملی و آشتی ملی؛
بند ۲: توقف درگیری های محلی با همکاری نماینده سازمان ملل متحد،
تسهیل ورود مسلحان سابق به فرآیند فعالیت های سیاسی و اجتماعی قانونی و
صدور مجوز رسمی از سوی دولت برای فعالیت آزاد و مسالمت آمیز کلیه گروههای
سیاسی شرکت کننده در روند گفتگوی ملی، توافق با گروههای مسلح سوری درباره
آینده آنها، تسهیل بازگشت آوارگان سوری به مناطق سکونت خود و آغاز روند کمک
رسانی و بازسازی؛
بند ۳: برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان قانون اساسی حداکثر تا پایان سال
۲۰۱۶ که این مجلس تا شکل گیری نهادهای دائمی کشور در حکم پارلمان موقت
خواهد بود، تدوین قانون اساسی جدید ظرف یک سال از شروع به کار مجلس؛
بند۴ : رفراندوم قانون اساسی جدید ظرف ۳ ماه پس از انتشار متن قانون
اساسی مصوب مجلس، شکل گیری نهادهای دائمی بر اساس قانون اساسی جدید و پایان
کار حکومت وحدت ملی ظرف ۱ سال پس از رفراندوم قانون اساسی
مسیری که صالحی رفت
صالحی در موضوع سوریه باور داشت که مخالفان اسد را نمیشود نادیده گرفت و دولت اسد باید در صدد انجام اصلاحاتی واقعی گام بردارد.
بر اساس آنچه در کتاب خاطرات صالحی آمده، او در راستای چنین نگاهی به
وزارت خارجه دستور داد که مصوبه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر مذاکره
معارضین و نمایندگان حکومت سوریه را به عنوان یک راهکار سیاسی و به مثابه
بهترین روش در نظر گرفته شود.
این پروژه در شرایطی قرار بود شروع شود که کشورهای غربی با جمعکردن
بیش از ۹۰ کشور، جلسهای تحت عنوان «گروه دوستان سوریه» تشکیل دادند. گروه
دوستان سوریه به مجموعه نهادهای بینالمللی و کشورهایی گفته میشد که برای
یافتن راه حلی در موضوع سوریه خارج از شورای امنیت سازمان ملل تلاش
میکردند؛ گروهی که به پیشنهاد سارکوزی، رئیسجمهور وقت فرانسه، تشکیل شد.
دولت سوریه و حامیان آن معتقد بودند که هدف این گروه تحمیل نظرات خود خارج
از قواعد بینالمللی بر مردم سوریه و سقوط بشار اسد بود.
در این شرایط بود که وزارت خارجه دوره صالحی سعی میکرد گفتوگوهایی واقعی و عینی درباره سوریه در تهران برگزار شود.
در کتاب خاطرات صالحی آمده است که در نهایت نشستی با حضور چندین وزیر
امور خارجه از جمله وزرای خارجه الجزایر، عراق، پاکستان و معاونین برخی از
وزرای خارجه از جمله عمان برگزار شد و هیئتهایی از کشورهای مختلف مانند
روسیه و چین هم در این نشست شرکت کردند و البته دبیرکل سازمان ملل هم پیامی
مخصوص برای این نشست ارسال و هیئتی ویژه را هم به تهران اعزام کرد.
این نشست در این ابعاد در حالی برگزار شد که پیش از آن، مخالفان به
کنایه میگفتند حداکثر هنرِ شما این است که جلسه ای در تهران با حداکثر
چهار-پنج سفیر برگزار کنید در صورتی که در نهایت ۲۸ کشور در این نشست شرکت
کردند. آن نشست در ابعاد بینالمللی چنین بازتاب داشت که سرنوشت سوریه در
دست «گروه دوستان سوریه» نیست.
در مجموع دوران وزارت خارجه علیاکبر صالحی سرشار بود از تلاشهای
دیپلماتیک در ارتباط با مسئله سوریه. صالحی در میان دولتی که به رادیکال
بودن شهره بود، سعی میکرد بر اهمیت دیپلماسی ولو در میانه جنگ داخلیِ
خشونتبار سوریه تأکید کند؛ به بیان دیگر در آن دوره مشخصا در ارتباط با
سوریه شاهد عملیاتی کردن طرحهای دیپلماتیک بودیم.
منبع خبر :
https://www.entekhab.ir/