فاطمه استیری - زهرا علی اکبری: اسحاق جهانگیری، معاون اول حسن روحانی در دولت های یازدهم و دوازدهم در روزی مهمان «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بود که در بیم و نگرانی «قطع برق» بودیم، برق نرفت و او در گپ و گفتی سه ساعته مقابل دوربین خبرآنلاین، هم از تحریم ها حرف زد هم از برجام، هم به نقد برنامه های توسعه پرداخت هم از آرزویش برای توسعه ایران گفت.
او صریح و بدون تعارف به نقد اقلیت تندرو پرداخت، همان ها که می گوید
تعدادشان کم اما صدایشان بلند است، ورودی به ادعاهای علی شمخانی درباره
برجام و دولت روحانی نمی کند و با خنده می گوید ما را وارد دعوا نکنید.
از روزی که وزیر صنایع بود و پیکان را به موزه سپرد حرف زد، از
ردصلاحیتش در دو انتخابات ریاست جمهوری گفت، از مشورت با رهبری برای
کاندیداتوری و البته رابط بودنش بین اصلاح طلبان و بیت رهبری.
پای ترامپ، بشار اسد، نتانیاهو و حتی اردوغان هم به این گفتگو باز شد.
بغض کرد وقتی از آیت الله هاشمی حرف زدیم و البته سردار شهید سلیمانی.
در ادامه برش هایی کوتاه از این گفتگوی تصویری در «کافه خبر» خبرگزاری
خبرآنلاین را می خوانید؛
اسحاق جهانگیری، چهره شاخص اصلاح طلب که در دولت های
حسن روحانی در جایگاه معاون اولی ایفای مسئولیت کرد با تاکید براینکه «با
دعوا در اداره کشور موافق نیستم»، گفت: معتقدم که فصل دعوا، فصل انتخابات
است. شاید دعوا تعبیر خوبی نباشد. فصل نقد و تندی به یکدیگر فصل انتخابات
است. هرکسی حرفی در نقدِ نقطه مقابلش یا در اثبات خودش داشته باشد، وقتش
زمان انتخابات است. چه انتخابات مجلس باشد یا ریاست جمهوری. بعد از
انتخابات فصل کار است. هر گروهی که روی کار میآید باید آنقدر بلوغ داشته
باشد که بداند فردی که روی کار آمده، حالا رئیس جمهور است و رئیس جمهور
همه ما است، حتی اگر ما مخالفش بودیم ولی رای آورده است و باید کمکش کنیم
که بتواند کشور را اداره کند.
نمی توانیم بگوییم چون مقاومت می کنیم پس شرایط تحریمی ادامه پیدا کند
«تحریم» از دیگر مباحثی بود که
جهانگیری پیرامون آن مفصل اظهارنظر کرد. او گفت: «۱۴-۱۵ سال است که گرفتار
تحریمهای مختلف هستیم که همه زندگی مردم ایران را تحتتاثیر قرار داده
است. ما نمیتوانیم بگوییم که چون مقاومت میکنیم، این شرایط میتواند
ادامه پیدا کند، نتیجه این شرایط همین قطعی برق میشود. شرایط فعلی در
برق و گاز و ناترازیهای انرژی یکی از تبعات و دستاوردهای این تحریم است.
به مردم ایران ظلم کردند. ما بهعنوان مسئولین کشور نباید خواب راحت داشته
باشیم وقتی میبینیم که تحریم جلوی مردم است. باید از تمام ابزارهای قدرت
استفاده می شد و با نهایت عزت میرفتند، مذاکره میکردند و معضل تحریم ها
را حل میکردند.
وی گفت: اگر ما مشکلات را حل
نکنیم و فکر کنیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، درست نیست. بله، ممکن است در
زندگیهای ما هیچ اتفاقی نیفتد، ولی تحریم کشوری را ضعیف میکند و از صحنه
سیاست بینالملل کمرنگ میکند و قدرتش را از بین میبرد. اگر براساس
تعبیری که رهبری فرمودند:«ایران قوی»، قرار باشد ایران کشوری قدرتمند
باشد، فقط از طریق عرصه نظامی این مهم اتفاق نمی افتد. مولفه اقتصادی یکی
از مولفههای قدرت ایران است، که اتفاقاً مولفه بسیار مهمی است. مولفه مردم
ایران، یکی دیگر از مولفههای قدرت است، که بزرگترین سرمایه برای افزایش
قدرت کشور است.
در تحریم بودن افتخار نیست
عضو شاخص حزب کارگزاران سازندگی
گفت: برخی میگویند:«اتفاق خاصی نیفتاده و ما از اول انقلاب در تحریم
هستیم.» بله، ما از اول انقلاب در تحریم هستیم، ولی افتخاری نیست، تحریمها
هم با هم فرق میکنند.
هیچ پیشنهادی از پزشکیان برای حضور در دولت نداشتم
« آقای جهانگیری! از آقای پزشکیان برای حضور در دولت چهاردهم پیشنهادی داشتید؟» این سوال دیگری بود که از جهانگیری در «کافه خبر» پرسیدیم و او گفت: خیر. هیچ پیشنهادی را هم قبول نمی کردم، زیرا...
او در همین بخش گریزی نیز به
کاندیداتوری خود در سه دوره انتخابات نیز زد، سه دوره ای که تنها یکبار آن
با تایید صلاحیت روبرو بود و جهانگیری دوبار نیز از سوی شورای نگهبان
ردصلاحیت شد.
قسم خوردم که والله از ردصلاحیت نمی ترسم اما...
او درباره آخرین دور کاندیداتوری
اش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، گفت: دوستان، از جمله آقای خاتمی و
دیگران مدام به من اصرار میکردند که کاندیدا شوم، اما من قبول نمیکردم.
به همین دلیل فکر میکردند من از رد شورای نگهبان میترسم. یکی از دوستان
در جلسهای عصبانی شد و یکی از اعضای شورای نگهبان را نام برد و گفت فلانی
کیست که بخواهد تو را رد کند؟ چرا برایت مهم است؟
جهانگیری ادامه داد: من کم قسم
میخورم، اما آنجا مجبور شدم و قسم خوردم که والله نمیترسم، اصلاً برایم
مطلوبترین حالت این است که بیایم و ردصلاحیت شوم، چون به مردم هم جواب
دادهام که من آمدم و چیزی که در توانم بود را عرضه کردم، اما شورای نگهبان
رد صلاحیتم کرد. در آن جلسه گفتم بیشتر به این فکر میکنم که بیایم، تایید
شده و رئیس جمهور شوم. تمام سلولهای بدنم با این فکر درد میگیرد.
معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم
گفت: ممکن است یک نفر نداند که قرار است وارد چه صحنهای شود و فقط
میخواهد رییس جمهور شود، اما من میدانم و فکر میکنم تعبیرش را در همان
روز به کار بردم و گفتم مشکلات به حدی است که من فکر میکنم اگر رییس جمهور
شوم، شش ماه بعد همین مردم به خیابان میآیند و شعار میدهند مرگ بر
فلانی! استعفا! استعفا! چون به کس دیگری که نمیتوانند بگویند به رییس
جمهور میگویند. لذا از نظر خودم دوره سختی است. هرکسی رییس جمهور میشد،
شرایط سختی بود. خدا را شکر کسانی کاندیدا شدند که اطلاعات کمتری از اوضاع
کشور داشتند.
همه از سقوط بشار اسد غافلگیر شدند، حتی خود او، حتی روسیه
از اسحاق جهانگیری درباره سقوط
دولت بشار اسد هم پرسیدیم که مشروح تحلیل او از وقایع سوریه را فردا خواهید
خواند اما او معتقد است؛« هیچ کس پیشبینی نمیکرد بشار اسد سقوط کند. همه
غافلگیر شدند. خودِ بشار اسد غافلگیر شد. گروههایی که حالا آنجا را
تحویل گرفتهاند هم غافلگیر شدند و اصلاً قضاوتی نداشتند. هیچ حرف روشنی تا
به این لحظه شما از آنها نشنیدهاید که بگویند ما اینجا را گرفتهایم و
برنامههایی داریم و کارهایی را قرار است انجام دهیم. فقط از یک لاک بسیار
مذهبی و سنتی بیرون آمدهاند و حرفهای کمی جدید هم میزنند. روسیه هم چنین
تصوری نداشت و سوریه را کشور بسیار بزرگی میدانست که سالها مستقر بود و
پایگاههای بسیار بزرگی داشت و هیچ تصوری نداشت.»
اسرائیل می داند باید از درگیری مستقیم با ایران دور باشد
او در پاسخ به این سوال که احتمال
کشیده شدن دامنه جنگ به ایران وجود دارد یا نه، گفت:« من فکر میکنم
اسرائیلیها قاعدتاً میدانند که در این منظقه باید خودشان را از درگیری
مستقیم با ایران دور نگهدارند. آنها همیشه دنبال این هستند که کاری کنند،
تا آمریکاییها مستقیم با ایران درگیر شوند، یا حداقل اگر قرار است درگیر
شوند با کمک آمریکا باشد.
این برنامه های توسعه شوخی است
اسحاق جهانگیری، که سال ها در
عرصه اقتصادی فعال بوده، در این گپ و گفت از آرزوش برای «توسعه ایران»
روایت کرد و با نقد برنامه های توسعه نوشته شده تا به امروز گفت: ما باید
توسعه ایران را به یک موضوع محوری و مورد تفاهم عموم نخبگان، مردم ایران و
مسئولین تبدیل کنیم. این برنامههای توسعه شوخی است، وقتی داشتند برنامه
ششم را مینوشتند من معاون اول بودم. به مجمع تشخیص رفتم و دیدم بحث رشد ۸
درصد مطرح است، گفتم آقایان شما برچه مبنایی از رشد ۸ درصدی حرف میزنید؟
گذشتهتان رشد ۸ درصدی بوده؟ در این سالها که مدام یک درصد و نیم درصد
بود. چه اتفاقاتی افتاده است که میخواهید بگویید در آینده رشد ۸ درصدی
خواهیم داشت. بالاخره وقتی کسی حرفی میزند باید مبنایی داشته باشد.
جلیلی تا به حال یک کارخانه ساخته است که از رشد ۸ درصدی حرف می زند؟
وی گفت: آقای جلیلی که از رشد ۸ درصدی حرف میزند، اصلا میداند این رشد
چطور بهدست میآید؟ تا بهحال در زندگیش یک کارخانه ساخته است؟ این حرف
ها که تکرار می شود شوخی است. اولین سازوکار رشد ۸ درصد این است که ۲۰۰
میلیارد دلار پول برای سرمایهگذاری داشته باشید.
ادامه حصر نه تنها به مصحلت نیست که تماما ضرر است
«از پرونده حصر اطلاع دارید؟ ممکن است اتفاقاتی بیفتد، امیدوار هستید؟»
این سوال دیگری بود که اسحاق جهانگیری در پاسخ به آن گفت: امیدوار که
هستیم. در دوره آقای روحانی مقاطعی پیش آمد که میتوانست حل شود. هر مقطعی
یک اتفاق این قضیه را عقب میانداخت. در حال حاضر هم چیزی که شنیدهام این
موضوع است که رییس قوه قضاییه و آقای پزشکیان، نظرشان درباره آقای کروبی
این است که باید حصر تمام شود. آقای کروبی هم شرایطی گذاشته است که در
صورتی که آقای موسوی از حصر دربیاید، من هم خارج خواهم شد.