با تغییر زمانه، ارزشها و هنجارهای رفتاری نیز تغییر میکنند. مثلاً چیزی که زمانی رفتاری پسندیده محسوب میشد، حالا میتواند کاملاً عجیب یا حتی ناپسند تلقی شود. مانند فرانسهی قرون وسطی که مردم بعد از خوردن غذا دستهای خود را با رومیزی پاک میکردند و سوپ را مستقیم با کاسه سر میکشیدند، رفتارهایی که امروزه قابل قبول محسوب نمیشود. به عنوان مثال موضوع آداب استفاده از چتر به قدری ذهن رابرت لویی استیونسون، نویسندهی انگلیسی را به خود درگیر کرده بود که او در سال ۱۸۹۴ مقالهای تحت عنوان «فلسفهی چتر» نوشت. او معتقد بود که چترها جایگاه اجتماعی صاحبان خود را نشان میدهند و جنس پارچهی چتر میتواند چیزهای زیادی دربارهی شخصیت صاحب آن بگوید. به عقیدهی او، چترهای ابریشمی به افراد ریاکار تعلق داشتند و چترهای گینگهام (نوعی پارچه) برای افراد نجیب و خوشنام بودند.